استراتژی افشین قطبی
این آقای افشین قطبی ادم جالبی است، بنده خدا در ابتدای ورودش به ایران بعد از سی سال تا توانست خودش را در دل اهالی ورزش جا کرد؛ اما هر چه حضورش در ایران می گذرد گاف هایی می دهد که هر روز خنده دار تر از دیروز است ।
جالب ترین و تازه ترین گافی که او داده بر می گردد به آخرین نشست کمیته فنی فدراسیون فوتبال که در ان محمود یاوری، منصور ابراهیم زاده، هومن افاضلی، علی دوستی ، غلامحسین پیروانی و چند نفر دیگر که اصولا مربی نیستند، ایشان در این باره می گوید احساس می کنم افراد کمیته فنی به دنبال جانشینی من در تیم ملی هستند.
به افرادی که مربی نیستند و در این کمیته حضور دارند کاری نداریم؛ اما برای آگاهی قطبی دیگرانی را که مربیگری می کنند یک به یک زیر ذره بین می بریم تا آقای قطبی بفهمد که اساسا ایشان به نوعی اسیر توهم توطئه شده اند که به عقیده نگارنده این نه از سر نا اگاهی که از سر سیاسی کاری اوست برای روزهای مبادا که بگوید چون چنین بود وچنان نتوانستم با تیم ملی نتیجه بگیرم.
1-محمود یاوری:سرهنگ؛قبل از انقلاب در کادر مربیگری تیم های ملی حضور داشته و بعد از انقلاب هم در سال 1983 سرمربی این تیم بود که در بازیهای مقدماتی با گلباران کردن تمام تیمهایی که حالا شما با زدن یکی دو گل به انها دوی صد متر انجام میدهید به مرحله نهایی رفت و به دلایلی با مسئولان وقت فدراسیون به توافق نرسید و دستیارش که این روزها منتقد اول شماست(ناصر ابراهیمی)تیم را به سنگاپور برد و با بد شانسی تمام چهارم کرد و برگشت . بنابر این محمود یاوری حسرت نشستن روی نیمکتی که شما فکر می کنید ارثیه فامیلی شماست را ندارد.
2-منصور ابراهیم زاده:او همانطور که می دانید قبل از شما مدتی مربی موقت تیم ملی بوده و به نظر نگارنده نتایجی که گرفت از شما بدتر نبود؛ اما در این زمان که تیم باشگاهی او در کورس قهرمانی قرار دارد کوته نظری و ساده اندیشی است که بخواهد تیمش را به "ابرو باد ومه خورشید وفلک "بسپارد تا جانشین شما در تیم ملی شود،خاصه انکه او برای دستیابی به مربیگری تیم ملی هنوز وقت دارد چون شما یکی دو سال دیگر از ایران خواهید رفت؛ اما او ماندنی است.
3-هومن افاضلی:در مورد اقای افاضلی حرف زیادی ندارم او خودش هم می داند شرایط سرمربی گری تیم ملی ایران را ندارد.البته در این فوتبال، ما نشدنی های زیادی را دیده ایم که شده است؛ اما باور کنید او در خواب هم مربیگری تیم ملی را نمی تواند تصور کند خیالتان راحت باشد.
4-علی دوستی:این علی دوستی که متواضعانه این طور در کنار و یا روبروی شما می نشیند نیمی از فوتبالیستهای برتر کشور دست پرورده او هستند . او اگر می خواست توطئه کند و نیمکت تیم ملی را بگیرد ان زمان که فوج فوج بازیکنان دست پرورده اش در تیم ملی حاضر بودند این کار را می کرد نه حالا که دست پرورده هایش به دلیل حضور او در تیم ملی نوجوانان وحالا جوانان آرام آرام در حال انقراض هستند . هر چند مطمئن هستم بعد از اتمام کارش در تیم های ملی او دوباره به پرورش استعداد روی خواهد اورد کاری که بزرگتر ازشما نیز قادر به انجام آن نیست.
5-غلامحسین پیروانی:شاغلام را همه می شناسند؛ اما انگار این توهم توطئه نمی گذارد دور و برتان را خوب ببینید. او سالها با امکانات پایین تر از متوسط فجر و بعدها همین تیم را بانام مقاومت روانه میادین کرد و با کمترین ادعا حتی در روزهایی که عوامل غیر طبیعی باعث شد تا تیمش نتیجه نگیرد به فکر توطئه نیفتاد تا نوبت به او رسید که مربی تیم المپیک شود. ازمنظر ارزش تیم ها هم تیمی که می خواهد به المپیک برود ارزشمند تر از تیمی است که در بازیهای ملتهای آسیا به میدان خواهد رفت بنابر این غلام پیروانی را هم از دایره توهم هایتان بیرون ببرید تا بتوانید آرام و بی دغدغه تیم ملی را هدایت کنید.
کلام آخر:آقای قطبی باید بداند که با حرف زدن نمی شود تیم داری کرد ، خیلی ها حسرت موقعیتی را می خورند که قطبی با خوش شانسی به دست آورده است،قطبی باید بداند که اولا چیزی بیشتر از مربیان خودمان برای عرضه ندارد، بنابر این به جای حرافی خود وتیمش را به لحاظ تمرکز اماده کند تا در مسابقات نهایی جام ملتها بتوانیم طلسم "اول نشدن هایمان"را بشکنیم که تنها قهرمانی می تواند او را در بین تماشاگران محبوبتراز این که هست کند و لا غیر!!
جالب ترین و تازه ترین گافی که او داده بر می گردد به آخرین نشست کمیته فنی فدراسیون فوتبال که در ان محمود یاوری، منصور ابراهیم زاده، هومن افاضلی، علی دوستی ، غلامحسین پیروانی و چند نفر دیگر که اصولا مربی نیستند، ایشان در این باره می گوید احساس می کنم افراد کمیته فنی به دنبال جانشینی من در تیم ملی هستند.
به افرادی که مربی نیستند و در این کمیته حضور دارند کاری نداریم؛ اما برای آگاهی قطبی دیگرانی را که مربیگری می کنند یک به یک زیر ذره بین می بریم تا آقای قطبی بفهمد که اساسا ایشان به نوعی اسیر توهم توطئه شده اند که به عقیده نگارنده این نه از سر نا اگاهی که از سر سیاسی کاری اوست برای روزهای مبادا که بگوید چون چنین بود وچنان نتوانستم با تیم ملی نتیجه بگیرم.
1-محمود یاوری:سرهنگ؛قبل از انقلاب در کادر مربیگری تیم های ملی حضور داشته و بعد از انقلاب هم در سال 1983 سرمربی این تیم بود که در بازیهای مقدماتی با گلباران کردن تمام تیمهایی که حالا شما با زدن یکی دو گل به انها دوی صد متر انجام میدهید به مرحله نهایی رفت و به دلایلی با مسئولان وقت فدراسیون به توافق نرسید و دستیارش که این روزها منتقد اول شماست(ناصر ابراهیمی)تیم را به سنگاپور برد و با بد شانسی تمام چهارم کرد و برگشت . بنابر این محمود یاوری حسرت نشستن روی نیمکتی که شما فکر می کنید ارثیه فامیلی شماست را ندارد.
2-منصور ابراهیم زاده:او همانطور که می دانید قبل از شما مدتی مربی موقت تیم ملی بوده و به نظر نگارنده نتایجی که گرفت از شما بدتر نبود؛ اما در این زمان که تیم باشگاهی او در کورس قهرمانی قرار دارد کوته نظری و ساده اندیشی است که بخواهد تیمش را به "ابرو باد ومه خورشید وفلک "بسپارد تا جانشین شما در تیم ملی شود،خاصه انکه او برای دستیابی به مربیگری تیم ملی هنوز وقت دارد چون شما یکی دو سال دیگر از ایران خواهید رفت؛ اما او ماندنی است.
3-هومن افاضلی:در مورد اقای افاضلی حرف زیادی ندارم او خودش هم می داند شرایط سرمربی گری تیم ملی ایران را ندارد.البته در این فوتبال، ما نشدنی های زیادی را دیده ایم که شده است؛ اما باور کنید او در خواب هم مربیگری تیم ملی را نمی تواند تصور کند خیالتان راحت باشد.
4-علی دوستی:این علی دوستی که متواضعانه این طور در کنار و یا روبروی شما می نشیند نیمی از فوتبالیستهای برتر کشور دست پرورده او هستند . او اگر می خواست توطئه کند و نیمکت تیم ملی را بگیرد ان زمان که فوج فوج بازیکنان دست پرورده اش در تیم ملی حاضر بودند این کار را می کرد نه حالا که دست پرورده هایش به دلیل حضور او در تیم ملی نوجوانان وحالا جوانان آرام آرام در حال انقراض هستند . هر چند مطمئن هستم بعد از اتمام کارش در تیم های ملی او دوباره به پرورش استعداد روی خواهد اورد کاری که بزرگتر ازشما نیز قادر به انجام آن نیست.
5-غلامحسین پیروانی:شاغلام را همه می شناسند؛ اما انگار این توهم توطئه نمی گذارد دور و برتان را خوب ببینید. او سالها با امکانات پایین تر از متوسط فجر و بعدها همین تیم را بانام مقاومت روانه میادین کرد و با کمترین ادعا حتی در روزهایی که عوامل غیر طبیعی باعث شد تا تیمش نتیجه نگیرد به فکر توطئه نیفتاد تا نوبت به او رسید که مربی تیم المپیک شود. ازمنظر ارزش تیم ها هم تیمی که می خواهد به المپیک برود ارزشمند تر از تیمی است که در بازیهای ملتهای آسیا به میدان خواهد رفت بنابر این غلام پیروانی را هم از دایره توهم هایتان بیرون ببرید تا بتوانید آرام و بی دغدغه تیم ملی را هدایت کنید.
کلام آخر:آقای قطبی باید بداند که با حرف زدن نمی شود تیم داری کرد ، خیلی ها حسرت موقعیتی را می خورند که قطبی با خوش شانسی به دست آورده است،قطبی باید بداند که اولا چیزی بیشتر از مربیان خودمان برای عرضه ندارد، بنابر این به جای حرافی خود وتیمش را به لحاظ تمرکز اماده کند تا در مسابقات نهایی جام ملتها بتوانیم طلسم "اول نشدن هایمان"را بشکنیم که تنها قهرمانی می تواند او را در بین تماشاگران محبوبتراز این که هست کند و لا غیر!!