۱۳۸۸ آبان ۲۸, پنجشنبه

چرا ستاره اي متولد نمي شود

چرا ستاره اي متولد نمي شود؟

فوتبال براي زنده ماندن و پويا بودن نياز به ستاره دارد. فوتبال عليرغم گروهي بودن نياز به بازيكناني دارد كه درلحظات حساس كارهاي بزرگ انجام داده و تيمشان را نجات دهند. فوتبال به اين دليل در بين ساير ورزشها محبوب تر است كه تماشاچي براي ديدن ستاره ها شايق تر است و براي تماشاي او حاضر است هر كاري بكند.آري اين وجه تمايز اصلي اين ورزش با ورزشهاي ديگر است.
در تمام دنيا و در هر كشوري هستند ورزشها و ستارگاني به جز فوتبال و فوتباليست كه چهره هايي محبوب محسوب مي شوند و تماشاگران نيز براي تماشاي ايشان سر ودست مي شكنند؛ اما تنها ورزشي كه در تمام دنيا تقريبا تماشاچيان خود را دارد فوتبال است.نمونه اين ورزشها بسكتبال در امريكا، و كشتي در كشور عزيز مان ايران است.
نكته حايز اهميت اين است كه ورزشكاران ديگر رشته ها خود نيز به فوتبال علاقه مندند و نتايج تيم هاي محبوب خود را با علاقه دنبال مي كنند.بوريس بكرتنيسور آلماني، ميشاييل شوماخر راننده فرمول يك؛ نادال تنيسور اسپانيايي و فردين معصومي كشتي گير كشورمان از اين دسته اند.
چندي است مي شنويم چرا ديگر ستاره اي در فوتبال ايران متولد نمي شود و چرا مثلا كريم باقري با سي واندي سال در ليگ برتر ايران يك سر وگردن از بازيكناني كه بعضي از آنها هنگام شروع فوتبال كريم هنوز به دنيا نيامده بودند سرتر و برتراست؟
واقعيت اين است كه بازيكناني از جنس باقري در فوتبال و خصوصا در فوتبال ايران يك استثنا محسوب مي شوند ، براي پيدا كردن چرايي ماجرا لازم است نقبي به گذشته بزنيم.
كريم باقري؛ اينك در آخرين سالهاي دهه چهارم عمر خود همانطور بازي مي كند كه نگارنده او را در شانزده سالگي اش در تيم تراكتور و كلا فوتبال تبريز ديده بود.براي كريم باقري شدن بايد ديد او چگونه زندگي كرده كه مي تواند در اين سن پا به پاي جوان بدود و ازآنان پيشي بگيرد.كافي است نگاهي به رفتار او در زمين و بيرون از زمين بيندازيم. كريم باقري از اوان جواني در تمرين ها با جديت حضور مي يافت و با نظم وانضباط مثال زدني تمرين مي كرد، او جز معدود ورزشكاراني است كه در سن بيست سالگي تاهل اختيار كردو همواره پايبند به زندگي خانوادگي اش بوده است، هرگز فريفته شهرت نشد و به مسايلي كه اين روزها درورزش و خصوصا فوتبال راه پيدا كرده نشد. هرگز به همبازيان و مربيان بي احترامي نكرد، كسي به ياد ندارد او به بازيكن حريف توهين كرده باشد،در اردوهاي تيم ملي و تست هاي اوليه يك سر وگردن از ديگران بالاتر بود، كسي نمي تواند ادعا كند او بازيكن بي تعصبي است، هيچ كس منكر نقش فني او در تيمهايي كه حاضر بوده نيست و اين مي تواند چند دليل از دلايل پر شماردوام او ومحبوب بودنش در بين مربيان و بازيكنان ومديران و تماشاگران فوتبال ايران باشد.او در سن پايين نيز همانطور بازي مي كرد كه اكنون! و اين همه دليل اين است كه كريم در فوتبال به جز ماديات به دنبال لذت هاي شخصي نيز هست.
در اين زمان كه پول تمام ورزش علي الخصوص فوتبال را تحت الشعاع قرار داده و منتهاي آرزوي فوتباليست ايراني حضور در ليگ بي كيفيت امارات است نبايد توقع داشته باشيم ستارگاني مثل دايي، مهدوي كيا؛ خداداد، منصوريان،عابد زاده و...........متولد شوند.
در اينكه در دنياي امروز، ماديات نقش مهمي در زندگي انسانها دارد شكي نيست ؛ اما ورزشكاران بايد بدانند كه با رسيدن به پول و شهرت ماموريتشان پايان نمي يابد و اين تماشاگران كه در سرما وگرما براي تشويقشان به ورزشگاهها رفته اند توقع بسياري از انها دارند و الحق مي بايد توقعاتشان برآورده شود.
متاسفانه عده اي ازاين بازيكنان بعد از تمرين روزانه از استراحت كافي و تمركز لازم بهره مند نيستند و تا پاسي از شب با پرسه زدن در مكانهايي كه گاهي حتي در شان شهرونداني با سطح پايين فرهنگي نيست اوقاتشان را به بطالت مي گذرانند و فردا نيز با بدني خسته و روحي آزرده از اتفاقات روز وشب گذشته در تمرين حاضر و به اجبار تمرين مي كنند ونمونه بارز آن را نيز در همين اواخر شاهد بوديم كه چگونه ورزشكاري از عرش به فرش رسيد وبراي مدتي نيز محو شد و معلوم نيست در بازگشت آيا همان ادم قبلي خواهد بود يانه؟


ستاره شدن هر چند فرمول خاصي ندارد ؛ اما آداب و اصولي دارد كه براي رسيدن به ان جايگاه ورزشكار مي بايد آن را طي كرده و پايبند بماند.براي ورزشكار خوب بودن علي رغم داشتن استعداد ذاتي، ممارست و سلامت روح نيز لازم است، سالها پيش خبرنگاري از يكي از بازيكنان بارسلونا پرسيد:
آيا فكر نمي كنيد اين پولي كه براي بازي در بارسلونا دريافت كرده ايد خيلي زياد است؟
و آن بازيكن جواب داد شما فقط هنگام مسابقه و گاهي هم تمرين ما را مي بينيد غافل از آنكه يك بازيكن حرفه اي در بيست و چهار ساعت شبانه روز بايد مراقب خود و رفتار و كردارش باشد تا بتواند آنچه را مربي از او در زمين مي خواهد انجام دهد.
حال سئوال اينجاست كداميك از بازيكنان ما و تا چه اندازه به گفته اين بازيكن تمام حرفه اي عمل مي كنند كه توقع داريم ستاره اي نه در حد او كه همين كريم باقري خودمان متولد شود؟





فوتبال ايران و مسئله دوپينگ

قديمي ها مي گفتند؛ چوب را كه برداري گربه دزده فرار مي كنه!!
بنده خدا مجيد جلالي كه جامعه فوتبال ايران به صداقت و سلامتش شكي ندارند در پايان يكي از مسابقات به موضوع دوپينگ بازيكنان در فوتبال پرداخت و گفت :
در پايان يكي از مسابقات فوتبال بازيكنان تيم حريف بعد از بازي از هوش رفتند و به بيمارستان منتقل شدند و اين مي تواند نشانه دوپينگ باشد.
يكي دو بازيكن از تيمي كه آقا مجيد سابق بر اين در آنجا به فعاليت پرداخته بود از ايشان در مراجع غير فوتبالي شكايت كرده و حكم جلب او را گرفتند. اين بازيكنان كه اسمي هم از انان در صحبت هاي جلالي برده نشده حكايت همان موجوداتي را دارند كه در آغاز نام برديم.
در اين كه منظور آقا مجيد به ايشان بوده يانه حرفي نداريم ؛ اما چيزي كه دراين فوتبال واضح و مبرهن است ونيازي به توضيح اضافه اي ندارد اينست كه دوپينگ واقعا در اين ورزش وجود دارد و حتي خيلي از مربيان ما به اين امر معترفند .
محمد مايلي كهن هم يكي از مربيان معترض در اين خصوص بود، او حتي اعلام كرد ممكن است درتيم خودش"سايپا" نيز چنين بازيكناني وجود داشته باشند ، محمد مايلي كهن كه يكي از خاك خورده هاي اين فوتبال است اگر چه گاهي دچار تند روي هايي نيز مي شود ؛ اما بهتر از خيلي ها مي داند كه دور وبرش چه خبر است. اصولا اگر نظر او را نتوان به عنوان يك كارشناس فوتبال بررسي كرد ديگر چند نفر مانند مايلي كهن داريم كه هم سابقه او را داشته باشند، هم تحصيلات اورا و هم شجاعت و بي باكي اورا كه بتوانند سرنخ اين ماجرا را به دست ما بدهند تا با اين پديده شوم مبارزه كنيم.
از حرفهايي كه در اين دو هفته اخير در فوتبال كشورمان رد و بدل شد به راحتي مي توان فهميد دست هايي در كار است كه تا نگذارند آزمايش دو پينگ به تعداد كافي گرفته شود و حتي نمونه هاي گرفته شده را احتمالا به آزمايشگاه نمي فرستند تا مجبور به محروم كردن بازيكنان خاطي نباشند.
به هر حال براي پاك سازي محيط ورزش نياز به برنامه ريزي، هزينه ومديريت اصولي مي باشد؛ چيزي كه احتمالا اين روزها دركميته ضد دوپينگ به بوته فراموشي سپرده شده است.