۱۳۹۳ مرداد ۲۱, سه‌شنبه

پوست خربزه زیر پای دایی


در حاشیه ی پرسپولیس- فولاد

پوست خربزه زیر پای دایی

افشین معشوری/ روزنامه ی اعتماد شنبه 18 امرداد 1393

آنچه از بازی بزرگ هفته بر جا ماند؛ نکاتی است که شاید خلاصه ی همه مشکلات پرسپولیسِ این روزهاست. دایی که با پیگیری پرونده ی سرباز فراری ها هرگز فکر نمی کرد دامنه ی این فساد تا تیم خودش نیز کشیده خواهد شد،  بی شک خدمت بزرگی به فوتبال ایران و حتی دیگر اقشار جامعه کرده است؛ اما در همین گیرودار دو بازیکن تاثیرگذارش را نیز -که شاید برای فصل جاری حساب ویژه یی روی آن ها کرده بود- محروم دید.

از «سرباز گیت» که بگذریم، علی رغم همه ی شایستگی های «نیلسون کوریا» به راحتی می توان جای خالی «سید جلال حسینی» را در پرسپولیس دید. پیش تر، در روزهایی که پرسپولیسی ها صاحب بهترین خط دفاع شدند، اگر چه همگان معترف به حضور بازیکنانی چون سید جلال و «محسن بنگر» بودند؛ اما دو بازی گذشته ی قرمزها نشان داد که نتوانسته اند جای خالی او را پر کنند و صد البته مفت و مجانی او را از دست داده اند.

این بازی همچنان نشان داد، دایی در کنترل ستاره ی جوان اش ناکام مانده است. پیام صادقیان که سال پیش کمیته ی انضباطی به دلیل جوانی -و یا احتمالِ همراهی اش با تیم ملی ایران- به دیده ی اغماض با تخلفات او برخورد کرد، این بار نیز آن چنان در دقایق پایانی برای خطای حریف توی سینه ی داور رفت و بدتر از آن به سینه ی داور کوبید! که انگار توجیه نشده است اعتراض به داوری نتیجه یی نخواهد داشت و بر فرض نیاز به این کار، تیم کاپیتان دارد که نماینده ی کادر فنی در زمین است و می تواند با آرامش با داور صحبت کند.

به طور کلی این بازی را می توان از دو دیدگاه بررسی کرد. از دیدگاه فنی هیچگونه شک و شبهه یی به  بازی خوب، قابل قبول و هدفمند تیم فولاد وارد نیست  و دیدگاه غیر فنی اینکه در خصوص پرسپولیس به نظر می رسد پیش از آنکه مغلوب بازی فولاد شده باشد، به درخواست سرمربی -در فصل نقل و انتقالات- به جای یارگیری بر اساس نیازها، به دنبال بازیکنانی رفته است که اولا درخواست مالی کمتری داشتند و در ثانی با رصد بازیکنان گلزن-اما شاید ناهمگون با تاکتیک تیمی اش- را  باری به هر جهت به خدمت گرفته است.

نمونه ی بارز این دسته از بازیکنان را می توان رضا نوروزی و هادی نوروزی نام برد که تقریبا خصوصیاتی مشابه دارند و البته اگر بر اساس تاکتیک مورد نظر جذب شده باشند، هیچ اشکالی بر آن وارد نیست و این همه در حالی است که دایی آلترناتیوی را بغل گوش دارد و شاید بهتر از هر کس دیگری می داند یک لغزش او، باعث خواهد شد دوست قدیمی اش بر صندلی اش تکیه بزند.

با این همه، کج سلیقگی است  اگر ننویسیم در این برهوتی که «مربیان بی کیفیتِ پولکی»  به ایران می آیند «دراگان اسکوچیچ» نمونه یی نادر است که توسط«ملوان» به فوتبال ایران معرفی شد؛ اما علی رغم اینکه نتیجه ی خوبی با این تیم گرفت، در غفلت مدیران ملوانی  از شمال به جنوب رفت تا «فولاد» وارث شناخت یک ساله ی او از فوتبال ایران و تیم های لیگی شود، چیزی که یقینا با اعتماد قوی سپید محقق شده بود.