۱۳۹۰ مرداد ۱۸, سه‌شنبه

به بهانه ی قرارداد حرفه ای بوکسور ایرانی


در روزهای اخیر خبری روی سایت ها رفت که حکایت از لژیونر شدن یکی از بوکسورهای ملی پوش ایرانی می کرد. مرتضی سپهوند قهرمان ارزنده ی ایرانی که پس از دست و پنجه نرم کردن با بیکاری و عملی نشدن وعده ی مسئولان فدراسیون و سایر مقامات ورزشی و غیر ورزشی به سختی روزگار می گذراند، با باشگاهی در آلمان وارد مذاکره شده و قراردادی نیمه حرفه ای منعقد کرده است.

صحبت بر سر قرارداد بستن یا نبستن ورزشکاران ایرانی با باشگاههای خارجی نیست که یکی از ابزار پیشرفت در هر مقوله ای(اینجا ورزش) گسترش مراوادت است. موضوعی که باعث نگاشتن این سطور شد واکاوی دلیل مهاجرت این ورزشکار و احتمالا ورزشکاران دیگری از این دست است.

فدراسیون بوکس آماتور جمهوری اسلامی ایران پس از تعطیلی هفت ساله حاصل از کج اندیشی ها و بد اندیشی های تندروانه ی سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی ایران در سال 1368 با درایت هاشمی رفسنجانی مجددا شروع به کار کرد و احمد ناطق نوری از مردان سیاسی نامدار ایرانی به عنوان اولین رییس آن برگزیده شد که تاکنون نیز کرسی ریاست را حفظ نموده است. او که تاکنون حسن غفوری فرد، مصطفی هاشمی طبا، محسن مهر علیزاده، محمد علی آبادی و علی سعید لو را به عنوان رییس سازمان ورزش مافوق خود می دید، از این پس و با وزارتخانه شدن دستگاه ورزش محمد عباسی را به عنوان وزیر بالای سر خواهد داشت.

بوکس ایران پیش از تعطیلی در دهه ی 60 یکی از سه ورزش مدال آور ایران(پس از کشتی و وزنه برداری) و در زمره قدرتهای برتر آسیا بود؛ اما پس شروع فعالیت مجدد نه تنها نتوانسته افنخارات گذشته را تکرار نماید که حتی سیرنزولی بسیاری نیز داشته است.

یکی از دلایل این نزول می تواند حضور پیوسته ی شخص ناطق نوری باشد، آنجا که در تداوم مدیریت خود در فدراسیون هرگز لب به شکوه و گلایه ای از مدیران سازمان ورزش نگشوده و هرگز به عنوان منتقد پشت تریبون قرار نگرفته است. او در پاسخ منتقدین خود موضوع را سیاسی می خواند و اشعار می دارد نوکر مردم است و برای رضای خدا کار می کند؛ اما قهرمان فدراسیون متبوعش ماهها برای وعده های داده شده در بین مقامات و ادارات شهرش به این سو آن سو پاسکاری می شود وسرانجام پس از ناامید شده از خودیها با بستن قراردادی حرفه ای از مسابقات دیگر کشورها توقع بر آورده شدن مالی را دارد.

نمونه ی بالا یکی از موارد حادث شده در بوکس امروز ایران است، می توان نمونه های زیادی را در هرز رفتن ورزشکاران این رشته بر شمرد که تنها به ذکر فهرست وار تعدادی از آنها بسنده خواهیم کرد. حضور بدون تجهیزات قهرمان ایرانی روی رینگ المپیک بارسلون، گرفتار شدن نماینده ی شایسته ی ایران در المپیک آتلانتا در دام مواد مخدر، مثبت شدن تست دوپینگ دو بوکسور ایرانی در المپیک سیدنی و پناهنده شدن یکی از بوکسورها در استرالیا، تقلب و صغر سن در مسابقات و موارد دیگری که تنها به طولانی تر شدن نوشته خواهد انجامید، بخشی از حاشیه ی این سالهای فدراسیون بوکس ایران است.

چگونه است فردی که سه دهه در عرصه ی قانونگزاری و و بیش از دو دهه در مسند ریاست فدراسیون قرار دارد از به کار گماردن ورزشکاری همچون سپهوند( در شغلی که معیشت روزانه ی او را تامین کند) عاجز است که این تنها مورد نبوده و موارد دیگری نیز قابل استناد است. به هر ترتیب این روزها با تغییر مدیریت و وزارتخانه شدن اداره ی دستگاه ورزش ایران امید می رود رویکرد جدیدی دراداره ی این فدراسیون حاکم گردد تا قهرمانان ایرانی تنها برای کسب افتخارات بزرگتر در میدان های خارجی حضور یابد ونه برای گذران زندگی!!