۱۳۸۸ اردیبهشت ۳۱, پنجشنبه

از ممد بوقی،سهراب بوقی تا لیدرهای امروزی!!



بتازگی مشکلات جدیدی در فوتبال ایران چهره نموده و بر مشکلات قبلی آن افزوده ،یکی از این دلمشغولیها پدیده ایست به نام لیدر که در واقع کلمه ای است انگلیسی ،در نوشتار زیر به چگونگی پیدایش لیدرها در ایران می پردازیم وآیا اصولا کسانیکه لیدر نامیده شده اند لیاقت چنین عنوانی را دارند.

لیدر(leader)واژه ای انگلیسی به معنی پیشوا،سرکرده،رئیس،رهبر،راهنما است.

چگونگی پیدایش لیدرها از گذشته تا امروز:
در گذشته افراد عاشقی در کنار تیمها بودند وبدون هیچگونه چشمداشتی تیمهای مورد علاقه خود را تشویق می کردند ،این افراد عمدتا از طبقه پایین جامعه بودند و با در دست داشتن بوق تماشاگران پر شمار تیمها را که گاهی حتی بیشتر از امروز بودند، هماهنگ می کردند ।از معروف ترین این افراد مرحوم محمد ابراهیم نایب عباسی معروف به" ممد بوقی" از عاشقان بنام پرسپولیس بود که در مسابقات ملی نیز تیم ملی فوتبال را همراهی می کرد ،او بیش از یک دهه است که رخت از دنیا بربسته و جان به جان آفرین تسلیم کرده ودر بین ما نیست،روحش شاد.

بودند کسانی مانند حسن تارزان و چند تای دیگر که هیچگاه نام وشهرت حقیقی آنها برای تماشاگران معلوم نشد। اما بعد از مرحوم نایب عباسی یکی دیگر از بوقچی های بنام،"" سهراب سرابی"" هوادار استقلال است که سالها برای این تیم وظیفه لیدر های امروزی را به عهده گرفت ومن شاهد بودم که هیچگاه از دایره ادب خارج نشد وفقط تماشاچی را در جهت تشویق تیم محبوبش رهبری می کرد ،بودند یکی دوتا دیگر مثل حسین عسگری معروف به شلغم(1) که آنها هم فقط تیمهای خود را تشویق می کردند وکاری به حریف،داور،فدراسیون و.....نداشتند .

نه اینکه این افرادهیچ درآمدی از فوتبال نداشتند بلکه در پایان مسابقات به فراخور مقام کسب شده یا در جریان مسابقات در سفرهای تیم امتیازاتی به آنها داده می شد، اما مانند لیدر های امروزی سوار ماشین های آنچنانی نمی شدند و یا در جلسات مخفی ،شبانه و توطئه چینی علیه این وآن شرکت نمی کردند.
از حدود ده سال پیش وبتدریج اشخاصی در فوتبال دیده شدند که در ابتدا انها نیز مانند سایر تماشاگران بازیکنان مورد نظر خود را تشویق می کردند اما با ورود بی رویه پول به راهی رفتند که امروز نتیجه اش را می بینیم،این افراد امروزه لیدر نامیده می شوند و بیشتر با افراد نامی اطراف تیمها وبازیکنان ومربیان در ارتباطند ودر واقع حقوق بگیر عده ای خاص هستند ودر مواقع لزوم به حمایت از آنها دیگران را تحریک می کنند ،حال سئوال اینجاست آیا کسی که برای درآمد و انتفاع به ورزشگاه می رود صلاحیت لیدری،رهبری،سرکردگی ،راهنمایی ویا هر اسم دیگر مشابه این را دارد।

نگارنده به عنوان شخصی که حدود سه دهه در ورزشگاههای مختلف ایران آمد وشد دارد معتقد است فوتبال ما نیازی به این نوع لیدر ندارد(2)،زیرا تماشا گران ایرانی منهای عده ای خاص فرهنگ بالایی دارند وبد را از خوب تمیز می دهند، به شرطی که مسئولان مشکلاتی نظیر داوری های بد(3) ،برخوردهای زننده ماموران، خصوصا هنگام ورود به ورزشگاه(4)مجهز کردن مکانهایی مانند نماز خانه،رستوران و سرویسهای بهداشتی و چند مورد دیگر را برطرف کنند وثمرات آن را در مدتی کوتاه ببینند.


پ.ن1-شرمنده از آقای عسگری ،خودم شاهد بودم که او نام مستعارش را بسیار دوست می دارد.
پ.ن2-یکی از دوستان می گفت در کشورها یی مثل انگلیس کانون هوادارن چنین می کند وچنان ،خدمت ایشان عرض کردم ما تا رسیدن به آن نقطه باید تجارب زیادی را بیاموزیم سپس از کانون هواداران انها الگو برداریم در غیر این صورت می شود همین کانونهایی که هم اکنون در کشور داریم ،اینها بیشتر به فکر منافع خود هستند تا وظیفه اصلی شان.
پ.ن3-داوریهای ما گاهی آنقدر بی کیفیت است که داد مردگان را نیز به هوا بلند می کند وگرنه کیست که نداند اشتباه هم جزئی از داوری است امایک اصل در داوری نیست.
پ.ن4-وقتی ماموران محترم با من موسفید بد برخورد می کنند، حتما با نوجوانان خیلی شدید تر برخورد می کنند و البته شاهدش هم بوده ام.