تا شروع جام ملتهای آسیا در قطر زمان زیادی باقی نمانده است. تیم ملی پر امید فوتبال ایران تا چند روز دیگر در این مسابقات چهره نمایی خواهد کرد. ایران که در روزهای اخیر با سه بازی در مقابل تیم ملی قطر، تیم ارتش قطر! و تیم ملی آنگولا بازیهای تدارکاتی اش را نیز به پایان رسانده است نه تنها برای تیم های حاضردر جام، که حتی برای شهروندان ایرانی نیز تیم ناشناخته ای است و از قدرت واقعی آن بی اطلاعیم.
افشین قظبی که به درست یا غلط امروز پرچمدار مربیان ایرانی است، تا کنون نتوانسته است انتظارات را برآورده کند. از این رو دستپخت او و همکارانش را در چند روز آینده مز مزه خواهیم کرد و آنگاه عیار مربیگری ا ش را نیز معلوم خواهیم کرد. قطبی در ماههای حضورش در تیم ملی ایران ابتدا با وعده ی اینکه دو کره را شکست خواهم داد و به جام جهانی خواهیم رفت، امید همه ی ایرانیان فوتبال دوست را نا امید کرد و در حالیکه انتظار می رفت طبق سنوات گذشته مربی بازنده از کار برکنار شود، در تیم ملی ماند تا این بار وعده ی قهرمانی در جام ملتها بدهد که پس از مدتی این را نیز به کلی منکر شد و گفت:
تنها قول خواهم داد تا همه ی تلاشم را برای قهرمانی به کار گیرم.
در این میان کسی پیدا نشد تا بگوید آقای قطبی کدام مربی است که نگوید تمام تلاشش را برای موفقیت به کار خواهد بست، مهم این است که پتانسیل قهرمانی را داشته باشد و البته در روزهای اینده پاسخ این پرسش را بهتر درخواهیم یافت.
در چند روز اخیر مربیان ایرانی به نوعی در برابر قطبی جبهه گرفته اند که گویی او همین یکی دو روزه سرمربی شده است، ناصر ابراهیمی می گوید:
قطبی چیزی در چنته ندارد و البته این حرف ابراهیمی چیز تازه ای نیست ؛ اما در قسمت بعدی می گوید:
قطبی با قرارداد بستن با تیم ژاپنی کار حرفه ای ای انجام نداد و نمی بایست این کار را می کرد، با آقای ابراهیمی از اینکه کار فنی قطبی را چندان خوب نمی دانیم موافقیم؛ اما با قسمت بعدی موافق نیستیم. در ابتدای امر باید به یاد داشته باشیم که فدراسیون در آستانه ی جام ملتها، خود با پیش کشیدن مذاکره با مربیان بزرگ خارجی این اختیار را به قطبی داد تا در خصوص آینده اش بیاندیشد.
اینکه مربی تیم ملی با ژاپنی ها قراداد امضا کرد امروزه در دنیای حرفه ای بسیار اتفاق می افتد و نمونه های بسیاری در جهان فوتبال از این دست موجود است که مربی سابق تیم ملی ایران(ناصر ابراهیمی) می تواند با کمی رجوع به حافظه به یاد بیاورد.
اما ابراهیم آشتیانی با پیش کشیدن ضعف های فنی قطبی می گوید: راستش به این تیم "امید فنی" ندارم ؛ اما به غیرت ایرانی بازیکنان تیم دل بسته ام تا از نشدنی ها شد بسازند. البته با آقای آشتیانی موافقیم ؛ اما همه از جمله ابراهیم آشتیانی باید بدانند که تیم های دیگر نیز به پیراهن ملی شان تعصب دارند و این تنها بازیکنان ایرانی نیستند که با تعصب به میدان قدم می گذارند و کیست که نداند تیم های دیگر خصوصا تیم های عربی بازیکنانشان را به سلاح های مادی نیز مجهز می کنند و سابقه نشان داده از این حربه به بهترین نحو نیز استفاده برده اند.
به هر حال این تیم، تیم ملی فوتبال ایران است و همانطور که مهدی مناجاتی یکی دیگر از مربیان خوب فوتبال عقیده دارد، چیزی از تمامی تیم های آسیایی کم وکسری ندارد که بیشتر نیز دارد و این مسئولان فدراسیون هستند که با کم کاری دل به اما و اگرها می بندند تا در روزهای بعد از مسابقات به دنبال دراز کردن کسی به عنوان مقصر بگردند و خود را تبرئه کنند.
بیاییم صرف نظر از هر نتیجه ای که ایران در مسابقات جام ملتها می گیرد فکری اساسی برای نیمکت این محبوب ترین تیم ایرانی کنیم و امید پیر و جوان و کودک مرد و زن را که عاشقانه این تیم را دوست دارند نا امید نکنیم.