ادامه مبحث دروازه بانی در ایران
دروازه بانان ایرانی می باید برای گرفتن توپ ها دقت بیشتری به خرج دهند. نه اینکه نخواهند اما تنها خواستن تمام کار نیست .در هر کاری برای اینکه به کمال برسی تمرین وممارست لازم است . متاسفانه بازیکنان ایرانی که دروازه بانان نیز از این قشر هستند بعد از رسیدن به سطح تیم های باشگاهها دست از یادگیری بر می دارند و با توسل به راههایی نظیر مصاحبه های مطبوعاتی و حواشی دیگر و با چنگ انداختن به دامن دلالان که الا ماشاا... فراوان داریم خود را در بورس نگه می دارند.
از دیگر ضعف های دروازه بانان ایرانی شروع مجددهاست که عموما در این مقوله نیز سالهاست که با مشکل مواجه هستند.در سالهای نه چندان دور که نیما نکیسا دروازه بان تیم ملی امید بود علی رغم تمام شایستگی ها به محض دریافت توپ بازی را تحت هر شرایط شروع می کرد و گاهی همین عجله کردنها به ضد حمله برای تیم های حریف تبدیل می شد و تیم امید را با مشکل مواجه می کرد؛ اما در همین دوران یکی از کارشناسان در نشریه ای نوشت که آقای نکیسا هنگامی که توپ می گیرد انگار کاسه آتش دردست دارد و می خواهد ان را ازخود دور کند و همین اشاره کافی بود تا او این ضعف را برطرف کند.
اکنون با دارا بودن دروازه بانان جوانی نظیر گردان، حقیقی، معمار زاده، رحیم زاده، مکانی و .......از داشتن یک دروازه بان مطمئن برای روزهای مبادا بی بهره ایم. باید گریزی هم به نقش دروازه بانان سابق ایرانی ونقش آنان در ساختن کسی که تمام تجربیات آنان را به ارث ببرد بزنیم.
در گذشته دروازه بانان خوبی داشته ایم که می توانند این گره کور و ضعف گلرهایمان را چاره کنند. این اشتباه محض است که همه دروازه بانان بازنشسته فکر کنند باید مربیگری کرده و در تیمهای بزرگسال فعالیت کنند.
در تمام دنیا بازیکنان بعد از آویختن کفشها اگر در فوتبال بمانند مشاغل مختلفی را به عهده می گیرند. در طول این سالها نگارنده به یاد ندارد دروازه بانان سابق کشورمان کلاس یا مدرسه تخصص دروازه بانی تشکیل داده باشند،. تنها موردی که مسبوق به سابقه است اخیرا غلامرضا سرخه ای دروازه بان سابق راه آهن که مدتی نیز در پرسپولیس توپ زده بود آگهی هایی مبنی بر تاسیس مدرسه دروازه بانی به چاپ رسانده است .
هر چند تاسیس مدرسه تخصصی دروازه بانی توسط سرخه ای اقدامی مبارک است، اما در این میان نقش افرادی مانند احمدرضا عابدزاده، بهزاد غلامپور، احمد سجادی،مجید رضایی، نادر باقری، حمید بابازاده، بهروز سلطانی، سعید عزیزیان و ..... چیست و اصولا پرورش یک دروازه بان خوب آیا وظیفه نامبردگانی که در همین فوتبال بی در و پیکر روزگاری سر آمد بودند نیست؟
دروازه بانان ایرانی می باید برای گرفتن توپ ها دقت بیشتری به خرج دهند. نه اینکه نخواهند اما تنها خواستن تمام کار نیست .در هر کاری برای اینکه به کمال برسی تمرین وممارست لازم است . متاسفانه بازیکنان ایرانی که دروازه بانان نیز از این قشر هستند بعد از رسیدن به سطح تیم های باشگاهها دست از یادگیری بر می دارند و با توسل به راههایی نظیر مصاحبه های مطبوعاتی و حواشی دیگر و با چنگ انداختن به دامن دلالان که الا ماشاا... فراوان داریم خود را در بورس نگه می دارند.
از دیگر ضعف های دروازه بانان ایرانی شروع مجددهاست که عموما در این مقوله نیز سالهاست که با مشکل مواجه هستند.در سالهای نه چندان دور که نیما نکیسا دروازه بان تیم ملی امید بود علی رغم تمام شایستگی ها به محض دریافت توپ بازی را تحت هر شرایط شروع می کرد و گاهی همین عجله کردنها به ضد حمله برای تیم های حریف تبدیل می شد و تیم امید را با مشکل مواجه می کرد؛ اما در همین دوران یکی از کارشناسان در نشریه ای نوشت که آقای نکیسا هنگامی که توپ می گیرد انگار کاسه آتش دردست دارد و می خواهد ان را ازخود دور کند و همین اشاره کافی بود تا او این ضعف را برطرف کند.
اکنون با دارا بودن دروازه بانان جوانی نظیر گردان، حقیقی، معمار زاده، رحیم زاده، مکانی و .......از داشتن یک دروازه بان مطمئن برای روزهای مبادا بی بهره ایم. باید گریزی هم به نقش دروازه بانان سابق ایرانی ونقش آنان در ساختن کسی که تمام تجربیات آنان را به ارث ببرد بزنیم.
در گذشته دروازه بانان خوبی داشته ایم که می توانند این گره کور و ضعف گلرهایمان را چاره کنند. این اشتباه محض است که همه دروازه بانان بازنشسته فکر کنند باید مربیگری کرده و در تیمهای بزرگسال فعالیت کنند.
در تمام دنیا بازیکنان بعد از آویختن کفشها اگر در فوتبال بمانند مشاغل مختلفی را به عهده می گیرند. در طول این سالها نگارنده به یاد ندارد دروازه بانان سابق کشورمان کلاس یا مدرسه تخصص دروازه بانی تشکیل داده باشند،. تنها موردی که مسبوق به سابقه است اخیرا غلامرضا سرخه ای دروازه بان سابق راه آهن که مدتی نیز در پرسپولیس توپ زده بود آگهی هایی مبنی بر تاسیس مدرسه دروازه بانی به چاپ رسانده است .
هر چند تاسیس مدرسه تخصصی دروازه بانی توسط سرخه ای اقدامی مبارک است، اما در این میان نقش افرادی مانند احمدرضا عابدزاده، بهزاد غلامپور، احمد سجادی،مجید رضایی، نادر باقری، حمید بابازاده، بهروز سلطانی، سعید عزیزیان و ..... چیست و اصولا پرورش یک دروازه بان خوب آیا وظیفه نامبردگانی که در همین فوتبال بی در و پیکر روزگاری سر آمد بودند نیست؟