۱۳۸۹ دی ۲۱, سه‌شنبه

ایران2-عراق 1

شلوغش نکنید، فقط عراق را بردیم

نه! شاهکار نکردیم، هر چند بازی را بردیم؛ اما شاهکار نکردیم. از هیچ، همه چیز نسازیم، توقعات را بالا نبریم، این تیم ملی فوتبال ایران چیزی بیشتر از آنی که همه می دانیم نیست، بالابردن سطح توقعات هواداران و شهروندان در صورت عدم توفیق احتمالی و قهرمان نشدن با سرخوردگی و فرار فوتبالدوستان همراه خواهد بود.

دفاع این تیم به پنیر سوئیسی می ماند که به راحتی می توان از هر روزنه اش نفوذ کرد، هرچند عراقی ها یک بار با استفاده از همین روزنه وارد شدند و ضربه زدند؛ اما در ادامه بخت با ما یاربود که بازی را بردیم.

نمی خواهیم کار بزرگ فوتبالیست های ایرانی را کوچک کنیم، نمی خواهیم از بازی نسبتا خوب این تیم چشم بپوشیم، حتی نمی خواهیم در این مقال بگوییم که قطبی کماکان همانی است که قبلا گفته و نوشته ایم؛ اما کمی صبر کنید، کمی با طمانینه بنویسید و قضاوت کنید تا اذهان فوتبالی ها را به بازی نگیرید.

برای فهمیدن عیار این تیم و قطبی نیاز به صبر ایوب نیست، چشم بر هم بزنید جام ملتها به روزپایانی خواهد رسید، برنده کسی است که مانند مربی سال 1984 در سنگاپور(ناصر ابراهیمی) نگوید:

به قول تختی مدال طلا در چنگم بود....

ما تنها عراق را بردیم و بس، قدیمی ها می گفتند:

یک سیب را که به هوا بیندازیم هزاربار چرخ می خورد و برمی گردد، به انتظار روز پایانی بنشینم تا ببینیم کت تن چه کسی است؟ قطبی یا........