مشکل فوتبال ما قطبی نبود و نیست
حال که به سلامتی و میمنت از مرحله مقدماتی فوتبال جام ماتهای آسیا عبور کردیم، می شود حرفهایی را که تا کنون مجال بازگو کردن نبود نوشت.
مشکل فوتبال ایران با این بضاعت فراوان ، بود یا نبود افشین قطبی نیست. فوتبال ایران مشکلات عدیده ای را با خود یدک می کشد که جا دارد دست اندرکاران این ورزش تا دیر نشده و زمان هست برای بر طرف کردنش فکری اساسی کنند.تمام هم وغم تماشاگران، بازیکنان، مدیران، برنامه ریزان وهر آدم ریز ودرشتی که دراین فوتبال حضور دارد معطوف گردیده به این که بالاخره قطبی مربی خوبی برای ایران هست یا نیست. درصورتی که اگر قرار به محاکمه باشد باید کسی که ابن آدم را به مربیگری تیم ملی گمارده بازخواست شود چرا که امروز به هر ایرانی و غیر ایرانی مربیگری این تیم را تعارف کنیم بلاشک خواهد پذیرفت، مگر اینکه واقعا مربی خوبی باشد ودر غیر این صورت دیوانه است که نپذیرد.
درد فوتبال ما یکی دو تا نیست، تصور کنید میز گردی را که مربیان فوتبال ایران اعم از سنتی و غیر سنتی در ان حضور داشته باشند، آیا دو نفر را پیدا می کنید که گفتار و رفتارشان یکی باشد و در عمل هم ،هم عقیده باشند؟نمونه های بسیاری دیده ایم که در مواردی برای کله پا کردن کسی عده ای باهم دست به یکی کرده اند؛ اما بعد از سرنگونی او دوباره ساز خودشان را زده اندو روز از نو روزی از نو!!
فوتبال ما نیاز به یک بازنگری اساسی دارد ، در مرحله اول باید مشخص کنیم اصلا از این ورزش چه می خواهیم؟آیا صرف اینکه در مرحله نهایی جام ملتها حضور داشته باشیم برایمان کفایت می کند ویا برای مقام اول دورخیز می کنیم؟باید بدانیم برای مسابقات جهانی چه رتبه و شانی را درنظر داریم ایا صرفا در مسابقات انتخابی جام جهانی شرکت کنیم و صعود کنیم ویا باز بمانیم برای چهار سال بعد راضیمان می کند؟
در این چند دوره اخیر علی رغم هدر دادن پولهای فراوان نتوانسته ایم نتیجه خوبی بگیریم. اولا حتی دوره هایی که به مسابقات می رویم تا روزهای آخر با اما واگر مواجهیم ودر ثانی وقتی که پا به مسابقات نهایی گذاشتیم دیگر احتمالا فکر می کنیم به اخر دنیا رسیده ایم، این برداشت می تواند سقف کوتاه آرزوی بازیکنان ایرانی را نیز نشان دهد .
با این ایده که مدیران فوتبال حتما باید از جنس فوتبال باشند موافق نیستم اما از بین فوتبالی ها نیز می توان کسانی را برای پست های مدیریت تربیت و به کار گمارد . تجربه اگر با دیدن کلاسهای مدیریتی ویژه فوتبال همراه شود و شخص مورد بحث به صورت ذاتی نیز گوشه هایی از مدیریت را در وجودش نهفته داشته باشد می تواند فدراسیون را از حالت سکون و درجایی که هم اکنون می بینیم در آورده و توسعه نیز بدهد ، موفقیت های گاه و بیگاهی که هم اکنون می بینیم حاصل کشت چند سال قبل مدیران سابق فدراسیون است که البته این به آن معنی نیست که مدیران سابق بدون اشتباه کار کرده و تمام کارهایشان با موفقیت توام بوده است.
بیایید برای یک بار هم که شده دست در دست هم بدهیدو این وضع اسف بار را که با آن دست به گریبانیم سرو سامانی بدهید تا هر بازیکن درجه چندمی از ان سوی دنیا به ایران نیاید و از بزرگترین باشگاههای ایران پولهای ان چنانی نگیرد وهر گاه که پا را از کشور بیرون گذاشت با تفرعن و غرور به کشور باز نگردد وهر بار به ریش این وان نخندد.
بیایید کاری کنید که هر مربی شاغل در کارخانه های سوسیس کالباس سازی در فلان جای اروپا به خود اجازه ندهد تا برای مربیگری توسط دلالان به ایران بیاید و پس از چندی در حالی که چیزی به لیگ ما نیفزوده با جیب پر پول از اینجا برود و به ریش مدیران وتماشاگران و حتی مربیان ایرانی بخندد.
بیایید به جای ریختن پول در دامن مربیان درجه چندم اروپایی و امریکای جنوبی جوانان مستعد ایرانی را به کلاسهای با کیفیت بفرستید و بعد از یک دوره شاید دو، سه ساله ثمره اش را درلیگ ببینید.
در این میان نقش مربیان ایرانی نیز مهم وتاثیر گذار است این طیف از دست اندر کاران فوتبال هم باید به جای اینکه هر روز در خانه بنشینند تا یکی از همکارانشان زمین بخورد و او جایگزینش شود ، در دوران بیکاری با حضور در کلاسهای اموزشی مناسب علم شان را افزون کرده و در موقع مناسب بهره برداری کنند.
به هر ترتیب افشین قطبی یا هر کس دیگر، یکی باید بار مربیگری تیم ملی ایران را بردوش بکشد، اگر کسی هست که بعد از انتصاب به سمت مربیگری تیم ملی رفتارش با پیش از ان تغییری نکند می تواند پیش قدم شود و این تیم را تحویل بگیرد ؛ اما نگارنده طی حدود سه دهه هر مربی را که در راس این تیم دیده است این چنین نبوده ونیست، خاصه در سالهای اخیر که خیلی ها این سمت را پذیرفته اند، ما برای ارتقای سطح مربیگری جدای از دانش، نیاز به تجدید نگرش درونی نیز داریم.
حال که به سلامتی و میمنت از مرحله مقدماتی فوتبال جام ماتهای آسیا عبور کردیم، می شود حرفهایی را که تا کنون مجال بازگو کردن نبود نوشت.
مشکل فوتبال ایران با این بضاعت فراوان ، بود یا نبود افشین قطبی نیست. فوتبال ایران مشکلات عدیده ای را با خود یدک می کشد که جا دارد دست اندرکاران این ورزش تا دیر نشده و زمان هست برای بر طرف کردنش فکری اساسی کنند.تمام هم وغم تماشاگران، بازیکنان، مدیران، برنامه ریزان وهر آدم ریز ودرشتی که دراین فوتبال حضور دارد معطوف گردیده به این که بالاخره قطبی مربی خوبی برای ایران هست یا نیست. درصورتی که اگر قرار به محاکمه باشد باید کسی که ابن آدم را به مربیگری تیم ملی گمارده بازخواست شود چرا که امروز به هر ایرانی و غیر ایرانی مربیگری این تیم را تعارف کنیم بلاشک خواهد پذیرفت، مگر اینکه واقعا مربی خوبی باشد ودر غیر این صورت دیوانه است که نپذیرد.
درد فوتبال ما یکی دو تا نیست، تصور کنید میز گردی را که مربیان فوتبال ایران اعم از سنتی و غیر سنتی در ان حضور داشته باشند، آیا دو نفر را پیدا می کنید که گفتار و رفتارشان یکی باشد و در عمل هم ،هم عقیده باشند؟نمونه های بسیاری دیده ایم که در مواردی برای کله پا کردن کسی عده ای باهم دست به یکی کرده اند؛ اما بعد از سرنگونی او دوباره ساز خودشان را زده اندو روز از نو روزی از نو!!
فوتبال ما نیاز به یک بازنگری اساسی دارد ، در مرحله اول باید مشخص کنیم اصلا از این ورزش چه می خواهیم؟آیا صرف اینکه در مرحله نهایی جام ملتها حضور داشته باشیم برایمان کفایت می کند ویا برای مقام اول دورخیز می کنیم؟باید بدانیم برای مسابقات جهانی چه رتبه و شانی را درنظر داریم ایا صرفا در مسابقات انتخابی جام جهانی شرکت کنیم و صعود کنیم ویا باز بمانیم برای چهار سال بعد راضیمان می کند؟
در این چند دوره اخیر علی رغم هدر دادن پولهای فراوان نتوانسته ایم نتیجه خوبی بگیریم. اولا حتی دوره هایی که به مسابقات می رویم تا روزهای آخر با اما واگر مواجهیم ودر ثانی وقتی که پا به مسابقات نهایی گذاشتیم دیگر احتمالا فکر می کنیم به اخر دنیا رسیده ایم، این برداشت می تواند سقف کوتاه آرزوی بازیکنان ایرانی را نیز نشان دهد .
با این ایده که مدیران فوتبال حتما باید از جنس فوتبال باشند موافق نیستم اما از بین فوتبالی ها نیز می توان کسانی را برای پست های مدیریت تربیت و به کار گمارد . تجربه اگر با دیدن کلاسهای مدیریتی ویژه فوتبال همراه شود و شخص مورد بحث به صورت ذاتی نیز گوشه هایی از مدیریت را در وجودش نهفته داشته باشد می تواند فدراسیون را از حالت سکون و درجایی که هم اکنون می بینیم در آورده و توسعه نیز بدهد ، موفقیت های گاه و بیگاهی که هم اکنون می بینیم حاصل کشت چند سال قبل مدیران سابق فدراسیون است که البته این به آن معنی نیست که مدیران سابق بدون اشتباه کار کرده و تمام کارهایشان با موفقیت توام بوده است.
بیایید برای یک بار هم که شده دست در دست هم بدهیدو این وضع اسف بار را که با آن دست به گریبانیم سرو سامانی بدهید تا هر بازیکن درجه چندمی از ان سوی دنیا به ایران نیاید و از بزرگترین باشگاههای ایران پولهای ان چنانی نگیرد وهر گاه که پا را از کشور بیرون گذاشت با تفرعن و غرور به کشور باز نگردد وهر بار به ریش این وان نخندد.
بیایید کاری کنید که هر مربی شاغل در کارخانه های سوسیس کالباس سازی در فلان جای اروپا به خود اجازه ندهد تا برای مربیگری توسط دلالان به ایران بیاید و پس از چندی در حالی که چیزی به لیگ ما نیفزوده با جیب پر پول از اینجا برود و به ریش مدیران وتماشاگران و حتی مربیان ایرانی بخندد.
بیایید به جای ریختن پول در دامن مربیان درجه چندم اروپایی و امریکای جنوبی جوانان مستعد ایرانی را به کلاسهای با کیفیت بفرستید و بعد از یک دوره شاید دو، سه ساله ثمره اش را درلیگ ببینید.
در این میان نقش مربیان ایرانی نیز مهم وتاثیر گذار است این طیف از دست اندر کاران فوتبال هم باید به جای اینکه هر روز در خانه بنشینند تا یکی از همکارانشان زمین بخورد و او جایگزینش شود ، در دوران بیکاری با حضور در کلاسهای اموزشی مناسب علم شان را افزون کرده و در موقع مناسب بهره برداری کنند.
به هر ترتیب افشین قطبی یا هر کس دیگر، یکی باید بار مربیگری تیم ملی ایران را بردوش بکشد، اگر کسی هست که بعد از انتصاب به سمت مربیگری تیم ملی رفتارش با پیش از ان تغییری نکند می تواند پیش قدم شود و این تیم را تحویل بگیرد ؛ اما نگارنده طی حدود سه دهه هر مربی را که در راس این تیم دیده است این چنین نبوده ونیست، خاصه در سالهای اخیر که خیلی ها این سمت را پذیرفته اند، ما برای ارتقای سطح مربیگری جدای از دانش، نیاز به تجدید نگرش درونی نیز داریم.