تیمی که می توانست بدون اما واگر ، هفته ها قبل از اتمام بازیها به جام جهانی صعود کند هم اکنون باید در دیداری سرنوشت ساز در کره این تیم جنوبی را شکست دهد وآن وقت به انتظار بنشیند که آیا بازی عربستان وکره شمالی به تساوی خواهد رسید تا ایران به عنوان تیم دوم مستقیم به جام جهانی برود .
افشین قطبی در این دیدار که چند روز دیگر برگزار خواهد شد باید مانند کیمیاگران از کره امتیاز طلایی که همان نتیجه برد است کسب کند وبه ایران برگردد تا در صورتیکه بازی دیگر گروه برنده نداشته باشد خود وتیمش را در آفریقای جنوبی ببیند.
چنانچه یکی از دوتیم عربستان وکره شمالی برنده بازی باشند و ایران هم بر فرض محال(1) کره جنوبی را ببرد آن وقت باید چیزی شبیه سال 1998 را تجربه کنیم ،یعنی دور دنیا را بزنیم وبا اعصاب همه بازی کنیم ،بلکه فرجی شده و دیوانه ای بیاید وتور دروازه ایران را پاره کندوغیرت این بازیکنان به جوش آید و خلاصه ابر وباد ومه وخورشید وفلک دست به دست هم دهند تا به جام جهانی برویم .
تازه این همه در صورتی است که بتوانیم کره را در خاکش شکست دهیم و با دست پر بر گردیم و آنگونه که قطبی گفته از سئول برایمان سوغاتی بیاورد.
حال فرض را براین بگیریم که کره را بردیم وعربستان وکره شمالی هم مساوی شدند،آیا همین قدر کافی است؟ آیا سقف فوتبال برای ما همین جاست ؟ یعنی وقتی به جام جهانی رفتیم دیگر آخر خوشبختی است؟
تجربه نشان داده آقایانی که امروز سر در لاک خود فرو برده وساکت نشسته اند آنگاه از لاک تنهایی خود در آمده وبه فکر سهم خواهی خواهند افتاد ودر این بین تنها فوتبال وطرفداران واقعی اش ضرر خواهند کرد، برنامه ریزی های نداشته مان فراموش شده وفقط دم را غنیمت می شماریم .
به عنوان یک ایرانی به شدت ناسیونالیست، امیدوارم این تیم تحت هر شرایطی به جام جهانی برود اما به عنوان یک آدم منطقی که به دیگران احترام می گذارد فکر می کنم اگر ما به جام جهانی برویم وتیمهایی که برنامه ریزی بهتری از ما دارند پشت کنکور جام جهانی بمانند جفا به ماهیت ورزش است .
پ.ن-1-از منظر بعضی ریاضی دانان فرض محال محال نیست.
افشین قطبی در این دیدار که چند روز دیگر برگزار خواهد شد باید مانند کیمیاگران از کره امتیاز طلایی که همان نتیجه برد است کسب کند وبه ایران برگردد تا در صورتیکه بازی دیگر گروه برنده نداشته باشد خود وتیمش را در آفریقای جنوبی ببیند.
چنانچه یکی از دوتیم عربستان وکره شمالی برنده بازی باشند و ایران هم بر فرض محال(1) کره جنوبی را ببرد آن وقت باید چیزی شبیه سال 1998 را تجربه کنیم ،یعنی دور دنیا را بزنیم وبا اعصاب همه بازی کنیم ،بلکه فرجی شده و دیوانه ای بیاید وتور دروازه ایران را پاره کندوغیرت این بازیکنان به جوش آید و خلاصه ابر وباد ومه وخورشید وفلک دست به دست هم دهند تا به جام جهانی برویم .
تازه این همه در صورتی است که بتوانیم کره را در خاکش شکست دهیم و با دست پر بر گردیم و آنگونه که قطبی گفته از سئول برایمان سوغاتی بیاورد.
حال فرض را براین بگیریم که کره را بردیم وعربستان وکره شمالی هم مساوی شدند،آیا همین قدر کافی است؟ آیا سقف فوتبال برای ما همین جاست ؟ یعنی وقتی به جام جهانی رفتیم دیگر آخر خوشبختی است؟
تجربه نشان داده آقایانی که امروز سر در لاک خود فرو برده وساکت نشسته اند آنگاه از لاک تنهایی خود در آمده وبه فکر سهم خواهی خواهند افتاد ودر این بین تنها فوتبال وطرفداران واقعی اش ضرر خواهند کرد، برنامه ریزی های نداشته مان فراموش شده وفقط دم را غنیمت می شماریم .
به عنوان یک ایرانی به شدت ناسیونالیست، امیدوارم این تیم تحت هر شرایطی به جام جهانی برود اما به عنوان یک آدم منطقی که به دیگران احترام می گذارد فکر می کنم اگر ما به جام جهانی برویم وتیمهایی که برنامه ریزی بهتری از ما دارند پشت کنکور جام جهانی بمانند جفا به ماهیت ورزش است .
پ.ن-1-از منظر بعضی ریاضی دانان فرض محال محال نیست.