درباره مایلی کهن:
نه اینکه حافظه فراموش کاری داشته باشم ، نه اینکه فکر کنید مایلی کهن را به سبب رابطه فامیلی دوست دارم،نه اینکه فکر کنید از یاد برده ام دور قبلی که او مربی تیم ملی بود چه بر سر بازیکنان آبی پوش آورد ،نه اینکه فکر کنید او را به سبب ترجیح دادن استاد اسدی به پاشازاده ای که در مقابل استرالیا دو گل مسلم را از روی خط بیرون آورد بخشیده ام و نه اینکه اورا برای هزار ویک مسئله حاشیه ای از حوادث بازی های آسیایی دهلی نو بگیر تا زدن مشت (بخوان هوک چپ وراست )به چانه آن خبرنگار را ازیاد برده ام که حافظه ای بس قوی تراز اینها دارم ،حال دلیلی که باعث می شود به او بابت مربیگری تبریک بگویم شاید یکی به این علت باشد که اولا در این برهه از زمان که بازیهای محدودی در پیش داریم تنها کسی که بتواند رفرمی در تیم ایجاد کرده و انگیزه را به جسم بی جان این تیم در حال موت بدمد همین محمد مایلی کهن باشد به هر حال امید وارم او فقط با یک اتحاد ملی ""چیزی شبیه یک دولت فرا جناحی"" تیم ملی را در بازیهای آینده ارنج وبه زمین بفرستد تا احتمالا به جام جهانی برویم که تنها راه همین همدلیست که از هم زبانی بهتر است.
ماجرای واترلو،ناپلئون و استقلالی ها:
در تاریخ آورده اند شاهان وبزرگان زیادی از جمله ناپلئون بناپارت در جنگ واترلو ،نادر و رضا شاه و چند تای دیگر در حالی که در محاصره دشمن قرار داشته اند توسط کسانی از مهلکه گریخته ویا نجات یافته اند و تقریبا تمامی این این بزرگان به محض رهایی افراد منجی را به قتل رسانده اند ،حال می رسیم به این روزهای استقلال وامیر قلعه نویی و چند مدعی که تا به حال صدایشان در نیامده و حرفی نمی زدند اما به محضی که بوی قهرمانی را درنزدیکی استقلال حس کردند شروع به سمپاشی علیه استقلال و شخص قلعه نویی کرده اند ،در خصوص صحت یا عدم صحت گفتارشان حرفی ندارم امااین دایه های دلسوز تر از مادر باید به یاد داشته باشند که در صورت واقعیت مسئله خود آنها متهم ردیف اول خواهند بود که مطمئنم خیلی زود مسئله را به کلی منکر خواهند شد ،هر چند امیر را به درجه افتخاری ژنرالی مفتخر کرده ایم اما او هرگز قدرت دادن حکمی نظیرآنچه ناپلئون ودیگران داده اند را نداشت که اگر داشت احتمالا همین کار را در مورد همین آدمهایی می کرد که در بالا نگاشته شد .
در این میان چند نفر دیگر که از بابت بازی ندادنشان توسط قلعه نویی دلخور بودند به داخل گود آمده وآنچه می خواست دل تنگ شان به زبان آوردند ،به این دسته از عزیزان هم باید عرض کنم مگر یک تیم فوتبال در آن واحد می تواند بیشتر از یازده نفر را به زمین بفرستد که توقع داشتید همیشه فیکس بازی کنید خدا انصافتان بدهد که از همه چیز برایتان واجب تر است.
بازی فردا مقابل فولاد:
فولاد یک تیم چغر وبه قول معروف دیر پز است که در اهواز از حمایت تماشا گران خودی نیز بهره مند است امیدوارم امیر قلعه نویی تیمی را به زمین بفرستد که مثل بازی مقابل ام صلال ترسو وبزدل نباشد چون اینجا دیگر بهانه ای نظیر تماس ""تاج""مبنی بر مربی گری تیم ملی ندارد و درصورت نتیجه ای غیر از برد مقابل این تیم،ذوب آهن را بالای سرش خواهد دید چونکه نغمه هایی از شیراز می رسد که حکایت از اوضاع وخیم این تیم شیرازی و""مدیر اصفهانی تربیت بدنی فارس"" دارد.
نه اینکه حافظه فراموش کاری داشته باشم ، نه اینکه فکر کنید مایلی کهن را به سبب رابطه فامیلی دوست دارم،نه اینکه فکر کنید از یاد برده ام دور قبلی که او مربی تیم ملی بود چه بر سر بازیکنان آبی پوش آورد ،نه اینکه فکر کنید او را به سبب ترجیح دادن استاد اسدی به پاشازاده ای که در مقابل استرالیا دو گل مسلم را از روی خط بیرون آورد بخشیده ام و نه اینکه اورا برای هزار ویک مسئله حاشیه ای از حوادث بازی های آسیایی دهلی نو بگیر تا زدن مشت (بخوان هوک چپ وراست )به چانه آن خبرنگار را ازیاد برده ام که حافظه ای بس قوی تراز اینها دارم ،حال دلیلی که باعث می شود به او بابت مربیگری تبریک بگویم شاید یکی به این علت باشد که اولا در این برهه از زمان که بازیهای محدودی در پیش داریم تنها کسی که بتواند رفرمی در تیم ایجاد کرده و انگیزه را به جسم بی جان این تیم در حال موت بدمد همین محمد مایلی کهن باشد به هر حال امید وارم او فقط با یک اتحاد ملی ""چیزی شبیه یک دولت فرا جناحی"" تیم ملی را در بازیهای آینده ارنج وبه زمین بفرستد تا احتمالا به جام جهانی برویم که تنها راه همین همدلیست که از هم زبانی بهتر است.
ماجرای واترلو،ناپلئون و استقلالی ها:
در تاریخ آورده اند شاهان وبزرگان زیادی از جمله ناپلئون بناپارت در جنگ واترلو ،نادر و رضا شاه و چند تای دیگر در حالی که در محاصره دشمن قرار داشته اند توسط کسانی از مهلکه گریخته ویا نجات یافته اند و تقریبا تمامی این این بزرگان به محض رهایی افراد منجی را به قتل رسانده اند ،حال می رسیم به این روزهای استقلال وامیر قلعه نویی و چند مدعی که تا به حال صدایشان در نیامده و حرفی نمی زدند اما به محضی که بوی قهرمانی را درنزدیکی استقلال حس کردند شروع به سمپاشی علیه استقلال و شخص قلعه نویی کرده اند ،در خصوص صحت یا عدم صحت گفتارشان حرفی ندارم امااین دایه های دلسوز تر از مادر باید به یاد داشته باشند که در صورت واقعیت مسئله خود آنها متهم ردیف اول خواهند بود که مطمئنم خیلی زود مسئله را به کلی منکر خواهند شد ،هر چند امیر را به درجه افتخاری ژنرالی مفتخر کرده ایم اما او هرگز قدرت دادن حکمی نظیرآنچه ناپلئون ودیگران داده اند را نداشت که اگر داشت احتمالا همین کار را در مورد همین آدمهایی می کرد که در بالا نگاشته شد .
در این میان چند نفر دیگر که از بابت بازی ندادنشان توسط قلعه نویی دلخور بودند به داخل گود آمده وآنچه می خواست دل تنگ شان به زبان آوردند ،به این دسته از عزیزان هم باید عرض کنم مگر یک تیم فوتبال در آن واحد می تواند بیشتر از یازده نفر را به زمین بفرستد که توقع داشتید همیشه فیکس بازی کنید خدا انصافتان بدهد که از همه چیز برایتان واجب تر است.
بازی فردا مقابل فولاد:
فولاد یک تیم چغر وبه قول معروف دیر پز است که در اهواز از حمایت تماشا گران خودی نیز بهره مند است امیدوارم امیر قلعه نویی تیمی را به زمین بفرستد که مثل بازی مقابل ام صلال ترسو وبزدل نباشد چون اینجا دیگر بهانه ای نظیر تماس ""تاج""مبنی بر مربی گری تیم ملی ندارد و درصورت نتیجه ای غیر از برد مقابل این تیم،ذوب آهن را بالای سرش خواهد دید چونکه نغمه هایی از شیراز می رسد که حکایت از اوضاع وخیم این تیم شیرازی و""مدیر اصفهانی تربیت بدنی فارس"" دارد.