کودکی به نام رستم
حکایت داوری فوتبال ماخیلی شبیه آن ادمی است که نام نوزادش را رستم گذاشت و بعد خودش هم می ترسید که نام اورا بلند بلند صدا بزند.
سالهاست مسئولین داوری فوتبال ایران تلاش کرده اند تا چند داور خوب تربیت کرده و از انها در بهبود وضع داور کشوری نهایت استفاده را ببرند. اگرچه این داوران عزیز ما همیشه برای خارجی ها مادران خوبی بوده اند؛ اما در داخل کشور نقش زن بابا های نامهربان را داشته اند. تازه ترین اقدامات این حضرات یکی هم این است، داور محترمی که توقع داشته سر لیست داوران معرفی شده به کنفدراسیون فوتبال اسیا باشد، پس از اینکه متوجه می شود نفر دوم این لیست است از سوت زدن در بازیها طفره رفته و به قول معروف طاقچه بالا می گذارد و افتخار سوت زدن نمی دهد . حالا اینکه گفتیم حکایت آن آدمیست که نام کودکش را رستم گذاشت یعنی چه و چه ربطی به این موضوع دارد؟
جریان از این قرار است که رئیس کمیته داوران که دایم السفر بوده و از گوشه ای از آسیا به قسمتی دیگر از اروپا می رود و می آید به دلیل عدم حضور دایمی و احاطه کامل نداشتن به کارهای داوران به ناچار گاهی با همکاران خود تعارف تکه پاره کرده و لی لی به لا لای همکاران تحت امرش می گذارد . این آقای عنایت که هیچ شکی در تسلطش به زبان انگلیسی ندارم(او همیشه به این مورد می نازد) چندین گاف بزرگ در کارنامه دارد و هیچ وقت هم زیر بار اشتباهاتش نمی رود .اولین گاف او نوع ادبیات مصرفی اوست که در برنامه های مستقیم تلویزیونی از به کار بردن کلماتی سخیف در برابر میلیون ها بیننده ابایی ندارد . او به راحتی از کلماتی نظیر"چرت وپرت" دروغ می گوید" و یا"شما نمی فهمید" "من بهتر می دانم" وگاهی بدتر از اینها استفاده کرده است.
جریان از این قرار است که در یکی دو سال اخیر، یکی از داوران نسبتا جوان ایران که احتمالا آماده ترین آنها نیز هست بازیهای مهم کشور و آسیا را سوت زده والحق از پس همه بازیها هم به خوبی برآمده است .نمونه و سرآمد همه این بازیها می تواند دو بازی پشت سرهم استقلال در برابر پرسپولیس باشد که تا روز آخر قرار بود دومین بازی را مسعود مرادی قضاوت کند؛ اما به هر ترتیب آن بازی را به ترکی سپردند تا برای دومین بار پیاپی افتخار قضاوت دربی را به دست بیاورد. ماجرا از همین جا شروع شد. وقتی قرار بود لیستی به کنفدراسیون فرستاده شود او توقع داشت نفر اول این لیست باشد اما در جایی که مسعود مرادی حضور داشت چاره ای جز نفر دوم بودن نداشت و همین به مذاق او خوش نیامده و از حضور در میدان انصراف داده و به قول عده ای دیگر قهر کرد.
در اینجا به لیاقت و یا عدم لیاقت ترکی کاری نداریم ، چون بنا برآمار ترکی لیاقت حضور در رده اول لیست ارسالی را دارا بود؛ اما چیزی که در این بین مهم است تمکین کردن داوران از بالادستی هاست که در اینجا می باید آقای ترکی تمکین می کرد وبه رای رئیس کمیته داوران احترام می گذاشت ؛ اما با توجه به سطر اول همین نوشته چون بیشتر از حد معمول به او میدان داده شده توقع داشت مسئول کمیته داوران به دلخواهش رفتار کند که این دیگر همان مسئله ترسیدن از نام رستم را تداعی می کند.
آقای عنایت که جلوی چشم بینندگان تلویزیونی به همه آدم و عالم تهمت دروغگویی می زند باید بداند که رفتار قبلی او باعث این توقع ترکی شده است در واقع ما شبی که ترکی را جایگزین مسعود مرادی کردیم این توقع را در او به وجود اوردیم که باید سر لیست داوران ارسالی به کنفدراسیون باشد.
حکایت داوری فوتبال ماخیلی شبیه آن ادمی است که نام نوزادش را رستم گذاشت و بعد خودش هم می ترسید که نام اورا بلند بلند صدا بزند.
سالهاست مسئولین داوری فوتبال ایران تلاش کرده اند تا چند داور خوب تربیت کرده و از انها در بهبود وضع داور کشوری نهایت استفاده را ببرند. اگرچه این داوران عزیز ما همیشه برای خارجی ها مادران خوبی بوده اند؛ اما در داخل کشور نقش زن بابا های نامهربان را داشته اند. تازه ترین اقدامات این حضرات یکی هم این است، داور محترمی که توقع داشته سر لیست داوران معرفی شده به کنفدراسیون فوتبال اسیا باشد، پس از اینکه متوجه می شود نفر دوم این لیست است از سوت زدن در بازیها طفره رفته و به قول معروف طاقچه بالا می گذارد و افتخار سوت زدن نمی دهد . حالا اینکه گفتیم حکایت آن آدمیست که نام کودکش را رستم گذاشت یعنی چه و چه ربطی به این موضوع دارد؟
جریان از این قرار است که رئیس کمیته داوران که دایم السفر بوده و از گوشه ای از آسیا به قسمتی دیگر از اروپا می رود و می آید به دلیل عدم حضور دایمی و احاطه کامل نداشتن به کارهای داوران به ناچار گاهی با همکاران خود تعارف تکه پاره کرده و لی لی به لا لای همکاران تحت امرش می گذارد . این آقای عنایت که هیچ شکی در تسلطش به زبان انگلیسی ندارم(او همیشه به این مورد می نازد) چندین گاف بزرگ در کارنامه دارد و هیچ وقت هم زیر بار اشتباهاتش نمی رود .اولین گاف او نوع ادبیات مصرفی اوست که در برنامه های مستقیم تلویزیونی از به کار بردن کلماتی سخیف در برابر میلیون ها بیننده ابایی ندارد . او به راحتی از کلماتی نظیر"چرت وپرت" دروغ می گوید" و یا"شما نمی فهمید" "من بهتر می دانم" وگاهی بدتر از اینها استفاده کرده است.
جریان از این قرار است که در یکی دو سال اخیر، یکی از داوران نسبتا جوان ایران که احتمالا آماده ترین آنها نیز هست بازیهای مهم کشور و آسیا را سوت زده والحق از پس همه بازیها هم به خوبی برآمده است .نمونه و سرآمد همه این بازیها می تواند دو بازی پشت سرهم استقلال در برابر پرسپولیس باشد که تا روز آخر قرار بود دومین بازی را مسعود مرادی قضاوت کند؛ اما به هر ترتیب آن بازی را به ترکی سپردند تا برای دومین بار پیاپی افتخار قضاوت دربی را به دست بیاورد. ماجرا از همین جا شروع شد. وقتی قرار بود لیستی به کنفدراسیون فرستاده شود او توقع داشت نفر اول این لیست باشد اما در جایی که مسعود مرادی حضور داشت چاره ای جز نفر دوم بودن نداشت و همین به مذاق او خوش نیامده و از حضور در میدان انصراف داده و به قول عده ای دیگر قهر کرد.
در اینجا به لیاقت و یا عدم لیاقت ترکی کاری نداریم ، چون بنا برآمار ترکی لیاقت حضور در رده اول لیست ارسالی را دارا بود؛ اما چیزی که در این بین مهم است تمکین کردن داوران از بالادستی هاست که در اینجا می باید آقای ترکی تمکین می کرد وبه رای رئیس کمیته داوران احترام می گذاشت ؛ اما با توجه به سطر اول همین نوشته چون بیشتر از حد معمول به او میدان داده شده توقع داشت مسئول کمیته داوران به دلخواهش رفتار کند که این دیگر همان مسئله ترسیدن از نام رستم را تداعی می کند.
آقای عنایت که جلوی چشم بینندگان تلویزیونی به همه آدم و عالم تهمت دروغگویی می زند باید بداند که رفتار قبلی او باعث این توقع ترکی شده است در واقع ما شبی که ترکی را جایگزین مسعود مرادی کردیم این توقع را در او به وجود اوردیم که باید سر لیست داوران ارسالی به کنفدراسیون باشد.