۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۳, یکشنبه

مزایده و حرف های درِگوشی


 

افشین معشوری

 سه نفر وارد گود شده اند متاعی را بخرند. یکی که سابقه اش اظهر من الشمس است. میلیاردری! که عمده شهرت اش را مدیون پول خرج کردن برای تیم محبوب اش، خرید دایمی یک باشگاه و مالکیت مقطعی چند باشگاه دیگر است که عاقبت همه  آن ها هم به ناکجا رسیده است.

خریدار دوم البته شرکتی است که مدتی اسپانسر متاع مورد معامله بود؛ اما کمتر اطلاعات درستی از آن در دسترس است و هر چه هست؛ در رابطه با شکایت و شکایت کشی با مدیران همان متاع مورد معامله  که چندان نیز صورت دوستانه یی ندارد.

مورد سوم البته سوژه  رسانه یی جالبی است. فردی که خود را از غرب کشور می داند و البته می گوید در خارج از ایران ساکن است و به کار هتلداری! مشغول است. می گوید گربه محض رضای خدا موش می گیرد. نه حاضر می شود نام هتل هایش را بگوید، نه می داند اصولا حسن روشن هیچگاه در پرسپولیس نبوده است. نه حتی می تواند بگوید فامیلی اش قبلا چه بوده! و نه خیلی چیزهای دیگر، تنها چیزی از این عزیز برادر مورد توجه رسانه ها قرار گرفته است پاکتی که مدعی بود سیصد میلیارد تومان پول در آن بوده  و ایضا پرایدی که او را سوار کرده و از جلوی ساختمان بورس دور کرده است.

در سوی مقابل اما موضوع جالب تر شد. خریدار محترم حتی پولی به حساب واریز نکرده است. به نظر می رسد اصلا حضور این یکی حرکتی تبلیغاتی بوده تا حضور در یک مزایده ی چند صد میلیاردی و خرید باشگاه؛ اما با همه  این اوصاف از بین این دو سوژه قرمز و آبی چند موضوع  جالب توجه است.

یکم: این که پرسپولیس خریداران بیشتری دارد و جناح های مختلفی از سرمایه گذاران به دنبال خرید این تیم با اهداف تجاری، ورزشی و ... هستند که به این عده می توان پیشکسوتان قرمز را اضافه کرد که در راس آن ها علی پروین سال ها به دنبال مالکیت بود و بعد از آگاهی از قیمت پایه ترجیح داد تا تنها در پرده کارهایش را سرو سامان بدهد. اساسا آن ها که علی پروین را می شناسند، می دانند او هرگز چنین مبالغی را در این چنین مواردی سرمایه گذاری نمی کند و ترجیح می دهد با «برندِ پروین» سرمایه گذاری کند.

دوم: جنب و جوش لابی های اطراف باشگاه پرسپولیس، به نظر می رسد بیش از آن که به نفع شان شده باشد دقیقا عکس عمل کرده و وزارت ورزش را مجاب کرده است که لابد این باشگاه ها می ارزند که این همه جلسه پشت جلسه تشکیل می شود و این همه خواستار دارد و هر روز قیمت بالا رفت تا جایی که پروین چند ماه پیش گفته بود ما فکر می کردیم نهایتا صد میلیارد تومان قیمت گذاری کنند.

سوم: به درستی معلوم نیست در مزایده چهارم چه بر سر استقلال خواهد امد؛ اما آن طور که از شواهد پیداست، آن هایی که استقلال را می خواهند سیاستمدارانه تر عمل کرده اند. یعنی حتی اگر بر فرض مثال «افرادحقیقی و حقوقی متعددی هم بوده اند» طوری پیش رفته اند که نهایتا همان قیمت پایه را بپردازند و یا طبق «تز» علی فتح الله زاده اجاره  سه ساله کنند که با توجه به سابقه قبلی «باشگاهداری خصوصی به شکلی که تا کنون بود» چنانچه ایده اجاره سه ساله محقق شود، طرفداران استقلال برنده این معامله خواهند بود.

با این همه هنوز به درستی معلوم نیست چه کسی مالک پرسپولیس خواهد شد و با توجه به قیمت های اعلام شده و استفاده بی مسمای عدد«شش» در مبلغ پیشنهادی حسین هدایتی و مبلغ بالاتر «بهنام پیشرو» و البته آن میلیاردر پراید سوار که مبلغ را «رُند» کرد و به سیصد میلیارد رساند، به نظر می رسد در هر صورت هدایتی مالک نخواهد شد و این خود اوضاع پرسپولیس را در چند ماه آینده نا مشخص تر خواهد کرد، زیرا هیچ تصوری از افق این تیم در اذهان نیست.