۱۳۸۹ تیر ۱۲, شنبه

در سوگ سامبای برزیلی


سرودی در سوگ سامبای برزیلی
afshinmashori@yahoo.com
فوتبال این ورزش دوست داشتنی عاملی است برای همزاد پنداری آدمهایی که گاه هزاران کیلومتر از هم دور هستند و علایق مشترکی دارند. فوتبال دوست داشتنی برزیل حلقه دوستی نامرئی بزرگی را از مردمان جهان سوم ساخته که فقط خداوند شعاع ان را می داند.
برزیلی ها که در فوتبال سالهاست آقایی می کنند نقطه امید فوتبال دوستان کشورهایی هستند که تیم هایشان در جام جهانی حضور ندارند، بسیار دیده و شنیده شده که تماشاگرانی در جاهای دور قاره آفریقا یا آسیا به عشق طلایی پوشان امریکای جنوبی کارهای عجیب و غریب و جنون امیزی را انجام می دهند .
همانگونه که در سائو پائو لو و در نقطه نقطه از خاک برزیل آدمهایی واله وشیدای تیم ملی برزیل هستند، در آسیا و حتی اروپا نیز تماشاگران زیادی از دیدن رقص با توپ بازیکنان برزیل در زمین لذت می برند. درایران نیز از دیر باز طرفدارن فوتبال عموما با این تیم الفتی داشته اند که تاکنون نیز این دوستی پابرجاست، هرچند با افزایش امکانات ماهواره ای و شبکه های مختلف ومتنوع تلویزیونی در سراسر جهان هر روزه تیم های دیگری نیز خود را در برابر چشم تماشاگران تلویزیونی به نمایش می گذارند؛ اما احتمالاهنوز برزیل بیشترین عاشقان را درفوتبال جهان دارد.
بعد از دوره حضور بازیکنانی نظیر پله و گارینشای فقید در ادوارمختلف جام جهانی، برزیلی ها چند دوره با افول چشم گیری روبرو شدند تا کارلوس آلبرتوی میدان دیده در کشورهای خاورمیانه با کوله باری ازتجربه به برزیل برگشت و در جام جهانی آمریکا هدایت این تیم را به دست گرفت و با تلفیقی از تکنیک برزیلی و فوتبال روز دنیا توانست قهرمانی را برای خود و تیمش و مشتاقان پرشمار این تیم در سراسر جهان به ارمغان بیاورد.
در دوره های اخیر این جام طلایی پوشان همواره در فینال حضور داشته اند و این دوره با مربیگری دونگا که بازمانده از بازیکنان است که با آلبرتوی بزرگ نیز همکاری کرده بودند هدایت این تیم را بر عهده داشت و احتمالا با الگو برداری از مربی اش می خواست با نمایش یک بازی هوشمندانه به هدف که همان قهرمانی بود برسد؛ اما چیزی که این تیم و تیم تحت امر آلبرتو را متمایز می کرد تجربه بود.
کارلوس آلبرتو بعد از اویختن کفشهای بازیگری سالها در آسیا ، افریقا و برزیل مربیگری کرده و بر داشته های ذهنی اش افزوده بود، چیزی که دونگا کمتر انجام داده بود و در جام جهانی نیز بازیهای نا امید کننده ای از برزیل شاهد بودیم.
میدان فوتبال جای برد وباخت هاست، حالا نوبت طرفدارن سینه چاک برزیلی هاست که منتظر بنشینند تا چهار سال دیگر که آیا برزیلی در کشورشان می توانند اقتدار گذشته را به نمایش بگذارند یا اینکه افول دوباره ای گریبان این تیم را خواهد گرفت.
برای ما ایرانی ها که با ندانم کاری عده معدودی تیممان از صعود بازماند، برزیل تیم مناسبی بود برای ابراز علاقه ؛ اما همانطور که نتوانستیم تیم ملی کشورمان را در جام جهانی 2010 آفریقا ببینیم ، برزیل که به نوعی تیم دوم ایرانی ها محسوب می شود نیز حذف شد تا از دیدن سامبای برزیلی نیز محروم شویم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

ما انتقاد نمی کنیم، فحش می دهیم؛ شما سعی کنید انتقاد کنید.