۱۳۸۹ مرداد ۲۷, چهارشنبه

نقدی بر مصاحبه ی علی پروین با خبر ورزشی



روزنامه خبر ورزشی در تاریخ دوشنبه 25 مرداد مصاحبه ای را از علی پروین کار کرده است که در ان، مصاحبه گر(اسماعیل حیدرپور) از شدت ذوق زدگی به دلیل حضور پروین در یک روزنامه ی ورزشی عمدا یا سهوا بد جوری به خاکی زده است.

شاید تماشاگران جدید و فوتبالدوستان کم سن وسالتر از خواندن این مصاحبه کیفور شوند و علی پروین را تا اندازه ی شخصیت های افسانه ای داستانهای کهن بالا ببرند؛ اما واقعیت این است که علی پروین نیز فوتبالیستی بود در حد واندازه های بقیه ی بازیکنان هم عصر خود که تنها از موقعیت های به دست امده به بهترین نحو ممکن در جهت آتیه ی خود و خانواده اش استفاده کرده است، در اینکه پروین ذاتا مدیر بوده است هیچ شکی نیست، لیکن در بقیه ی مباحث به کلی بر او نقد دارم که در پی خواهد امد.

1-در این فوتبالی که سرو ته اش را بزنی به اندازه ی دو ریال صداقت نمی بینی، اسماعیل حیدر پور از خوش مشربی علی آقا با خبرنگاران می گوید.

حیدرپور یا اصولا آدم کم هوشی است، یا به عمد می خواهد خود را به طناب پروین آویزان کند تا مدارج ترقی را طی کند، کیست که به یاد نیاورد همین علی آقا زمانی که تیمش باخت و آویزان به کشور بازگشت به خبرنگاران منتقد وزحمتکش ان دوران لقب " هزارتومانی" داد، احتمالا حیدرپور ان زمان اصلا روزنامه نمی خواند تا یادش بیاید.

2-علی پروین که اینگونه از صندوق عقب اتو مبیلش به عنوان همه ی باشگاه پرسپولیس یاد می کند، احتمالا به یاد دارد که در اوایل انقلاب در تمرین تیم چگونه و با کدام ترفند سکان هدایت پرسپولیس را ازدست آن پیشکسوت جنوبی در اورد و خانه نشینش کرد تا درغربت و تنهایی اش جان بسپارد.

او نمی تواند مدعی باشد که پرسپولیس در همان دوران که به قول معروف آه در بساط نداشت برای او درآمد زا نبوده است که می دانیم بازیکنان همان دوره ی پرسپولیس یکی دو سال پیش(زمان خط خوردن محمد پروین از تیم ملی امید) کمی از ماجراهای ان دوران را بر ملا کرده و به شهادت همین روزنامه ی خبر ورزشی مطالبی را عنوان کرده بودند.

3-علی پروین در این مصاحبه می گوید:

"من در مورد آدمها اشتباه نمی کنم و با یک نگاه می فهمم طرف چکاره است"

احتمالا حافظه ی علی آقا هم کمی ضعیف شده است، برای اینکه هم او هم دیگران خلاف این موضوع را به یاد بیاورند، یادآوری می کنم ماجراهای مدیریت بر باشگاه پرسپولیس را به یاد بیاورد که یک روز با عابدینی، روز دیگر با میرزایی و بعد با انصاری فرو الخ.......عهد اخوت بست و هر روز به نفع یکی مصاحبه کرد تا در این میان ماهی خود را از آب صید کند.

4-پروین که می گوید:

"نه هیچ وقت سیاسی بودم و نه چیزی از این چیزها سر در می اورم"

راست می گوید، علی آقا هیچگاه طرفدار هیچکدام از جناح های سیاسی نبوده، بل در حساس ترین زمانها به نفع یکی از کاندیداها وارد عمل شده تا از این رهگذر .........

علی پروین این بازی را نیک می داند و در این راه می توان مثالهای فراوانی آورد ؛ اما برای طرح این قصه نیاز به ورود به بعضی مسائل شخصی اوست، از ذکر موارد خودداری می کنیم.

5-اگرچه علی پروین به حق مدعی است هیچگاه سیاسی نبود؛ اما به جرات سیاستمدارترین مربی ، بازیکن تمام ادوار فوتبال ایران است.

پروین در مواقع حساس با داشتن تیم رسانه ای، کانون هوادارانی که سینه چاک او بودند و اطرافیانی که انها نیز همواره از کنارش منتفع می شدند، اوضاع را به نفع خود بر می گرداند، گواه این قضیه ماجرای "قطر رفتن" او بود که با آب و تاب رسانه ای کردند و بعد با کلی منت در پرسپولیس ماند تا سرخپوشان را از خدماتش بی بهره نکند!!

اگر چه هیچگاه کسی پیگیر نشد اصولا چنین دعوتی از سوی شیخ نشین موصوف صحت داشته است یانه؟ مشابه این کار را جانشین خلفش(نه در پرسپولیس) در مورد یکی از کشورهای آسیای میانه انجام داد.

6- در مورد بازیکنان و اطرافیان هم بهتر است همانهایی که اطراف "حاج علی "بودند پاسخ دهند، فقط خدا می داند بر سر بزرگانی چون عباس کارگر و دیگران که نامی از انها باقی نماند چه امد که از صحنه ی ورزش به کلی محو شدند، یادش به خیر در اوایل مربیگری علی آقا، عباس کارگر همه کاره ی خط حمله ی این تیم بود. از سرنوشت بازیکنانی که برای علی آقا جان هم می دادند و امروزه نامی و نشانی از انها نیست می گذریم.

7-با علی پروین در مورد اینکه :

"هیچ کی علی پروین نمی شه "

به کلی مخالفم، علی آقا باید بداند که خیلی ها علی پروین بودند و هستند؛ تنها تفاوت علی پروین با دیگران شرایطی است که او در ابتدای انقلاب به دست آورد، مهاجرت عده ای و خانه نشینی تعدادی دیگر، راه را برای ترکتازی پروین باز کرد؛ اما در همان زمان نیز بودند کسانی که می توانستند با پروین شانه به شانه حرکت کنند، لکن کسوت او و جوانی دیگران باعث شد " هیچ کی علی پروین نشه"!!؟

به عنوان مثال همزمان با پروین ناصر محمد خانی بهترین کاشته ها را می زد، کارگر بهترین فرارها را می کرد، درخشان بهترین هافبک(به قول امروزیها پلی میکر) پرسپولیس بود و خیلی ها به خاطر حضور او در پرسپولیس سوختند، باز خدا را شکر که در تیم ملی " طرح مسخره ی بیست وهفت ساله ها" اجرا شد و گرنه امثال چنگیز،علیدوستی،محمدخانی، احدی و خیلی های دیگر هم می سوختند.

و اما امروز، علی پروین باز در سنین بالا برای اینکه خود را همواره در بورس نگه دارد به ظاهر دعوت یک خبرنگار را می پذیرد تا حرفهای مگویش را بگوید، غافل از اینکه عمر این نوع بازی مدت زمان زیادی است که گذشته و خریداری ندارد، برای ان خبرنگاری که اینگونه همه چیز را برعکس جلوه می دهد متاسفم که به عمد یا به سهو چیزهایی را می نویسد که ......بگذریم.



آنچه در این نوشته نقد شد عملکرد فوتبالی علی پروین بود، هر انسانی مختار است در زندگی شخصی کارهایی را که به صلاح خود و خانواده اش تا جایی که با قوانین تعارض نداشته باشد انجام دهد.

علی پروین در این فوتبال نام بزرگی است که مانند او انگشت شمارند؛ اما او در این مرتبه تنها نیست. بزرگان دیگری نیز در این فوتبال هستند که می توانستند مانند او باشند؛ اما بنا به دلایلی نخواستند همواره در دید باشند و گوشه ی سکوت وآرامش در زندگی را بر هر چیز دیگری ترجیح دادند، از این نظر شاید علی پروین بر دیگر همقطارانش رجحان داشته باشد.

و کلام آخر اینکه:

فوتبال ورزشی گروهی است، اگرچه ستاره ها همواره جایگاه ویژه ای در این بازی دارند، علی پروین بلاشک یکی از بزرگترین بازیکنان و مربیان این مرز وبوم است که نامش همیشه خواهد ماند؛ اما بزرگان همواره خود اسباب بزرگی خود را فراهم می کنند.

پروین بداند؛

برای جایگاه امروزش مدیون امثال" حمید صالح زاده "است که سالها نیمکت پرسپولیس را با جان و دل تحمل کرد تا روزی نوبت به او برسد و نگارنده به جز یک مورد که در چارچوب مسابقات حذفی(احتمالا در بندرعباس یا بوشهر)بازی او را درپرسپولیس دید، هیچگاه به یاد ندارد از او استفاده شده باشد.(حتی در یک بازی که بازیکن مهاجم در پرسپولیس نبود، بهروز سلطانی"دروازه بان" به صالح زاده"فوروارد" ترجیح داده شد)


این نوشته را اینجا هم می توانید بخوانید.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

ما انتقاد نمی کنیم، فحش می دهیم؛ شما سعی کنید انتقاد کنید.