افشین معشوری
بشارت نو- گروه ورزش - یک
بازی، یک شوت ، یک گل و دیگر هیچ! آنچه در بازی اخیر از تیم ملی فوتبال ایران
دیدیم، جزاین نبود. وقتی تیمی می برد، از ضعف و کاستیها گفتن کمی دشوار است.
معمولا برنده ها سر به آسمان دارند و هر انتقادی را با یادآوری برد، پاسخ می دهند؛
اما خودمان را که نمی توانیم بفریبیم. واقعیت این است که در بازی با چشم بادمی ها،
ما تنها نتیجه را بردیم و در ارایه ی یک بازی تماشاگر پسند توفیقی نداشتیم. کارلوس کی روش که مربی یی حرفه
یی است، در این بازی خوش شانس بود که علی رغم یک بازی- نهایتا پایاپای- با وجود
اخراج مسعود شجاعی، بازی را برد تا دهان
مخالفینی را که پیش از بازی از ترکیب اعلام شده ی او ایراد می گرفتند، ببندد. در
این بازی چیزی فراتر از یک بازی معمولی از ایران ندیدیم و اگر نبود ریباند منجر به
گل زیبای کاپیتان نکونام، حالا کی روش باید به پرسشهای پرشماری پاسخ می داد. آنچه
از بازی ایران - کره بر جای ماند، یک گل و نکاتی که شاید در بازیهای آینده ضربه
های جدی یی به روند تیمی مان بزند.
تیم ایران به طور کلی وقتی
صاحب توپ نیست- یعنی وقتی که دفاع می
کنیم- تیم به مراتب بهتری است، اما به محض دریافت توپ می خواهد باری به هر جهت
بازی را اداره کند، هیچ طرح و برنامه ی خاصی برای حملات موثر ندارد، اصول دفاع از
جلو (همان پرس) را یا بلد نیست و یا به خوبی اجرا نمی کند، بازیکنان تیمی که مقابل
کره به میدان رفت، میزان دوندگی شان بسیار کمتر از تیمی است که مدعی صعود به جام
جهانی است، جناح چپ ایران این روزها حال و روز خوشی ندارد و در یک کلام باید گفت؛ چنانچه کی روش با همین
اندیشه و تاکتیک و بضاعت فنی بخواهد ادامه دهد، یقینا در آینده حتی در برابر همین تیم کره نیز به مشکل خواهد
خورد.
در این میان نکات غیر فنی
بسیاری را می توان یادآوری کرد، حضور بازیکن تازه ی ایران که پیش از این تلاش
بسیاری شده بود تا در لباس تیم ایران به میدان بیاید، بسیار جلب توجه می کرد. او
که پیش از این در دسته ی دوم فوتبال هلند بازی می کرد، از 2 ماه دیگر در بلژیک به
میدان خواهد رفت تا بخت اش را این بار در لیگی دیگر بیازماید، با این همه علی رغم
با همه ی هیجانات ایجاد شده - توسط گزارشگر تلویزیونی - و ایجاد چهره یی موجه برای
او، به نظر می رسد رضا قوچان نژاد چیزی بیشتر از بازیکنان دیگر تیم ایران نداشته
باشد. او که برای اولین بار در ایران و جلوی بیش از 100 هزار تماشاگر به میدان می
رفت؛ تنها نشان داد که حرفه یی است و تحت تاثیر جو ورزشگاه قرار نمی گیرد. دوندگی،
اعتماد به نفس- در گذشتن از بازیکنان مقابل- از دیگر خصوصیات قوچان نژاد بود که
اگر نخواهیم از شخص خاصی نام ببریم در بسیاری از بازیکنانی که در همین تیم حضور
دارند، وجود دارد. ماحصل حضور او در تیم ایران قرار گفتن در چند موقعیت نصفه و
نیمه و یک برگردان که آن هم با فاصله از کنار دروازه حریف گذشت، بود.
آقای کی روش باید بداند،
فدراسیون فوتبال ما او را نیاورده که مانند 40 سال گذشته تیم ایران را به میدان بفرستد. شاید تماشاگران
کم سن سال ایرانی با دیدن یک گل و بردی
شیرین، کاستی ها را نادیده بگیرند، اما یقینا قدیمی ترها و انهایی که سالها با این
فوتبال زندگی کرده اند، شاد شده اند و گریسته اند به خوبی می دانند که این تیم، تا
رسیدن حتی به "استاندارد تیم ملی ایران" فاصله دارد.
آقای کی روش؛ می دانیم که
فوتبال را بیشتر از ما می شناسید، می دانیم که در تیم های بزرگ دنیا کار کرده اید،
می دانیم که روش های خاص خود را دارید، می دانیم که مربیگری سلیقه یی است، می
دانیم که بیشتر از هر کس به موفقیت تیم تان و پربارتر کردن کارنامه ی تان اهمیت می
دهید؛ اما اینجا ایران است، پیش از این سبقه ی خوبی در فوتبال آسیا داشتیم! اگر چه
سالهای سال است، در جا می زنیم و اگر نبود موفقیت های گاه و بی گاه مان؛ امروز حتی
همین تیم معلق- بین تیم های درجه اول و دوم -
فوتبال آسیا را هم نداشتیم، آقای کی روش شما را آورده ایم که از این معلق
بودن خارج شویم و به شایستگی به بام آسیا صعود کنیم و سری در بین تیم های خوب جهان
دربیاوریم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
ما انتقاد نمی کنیم، فحش می دهیم؛ شما سعی کنید انتقاد کنید.